من که نفهمیدم چه شد
من که نفهمیدم چه شد؟!
این دوست ما که یا افسرده است یا غمگین یا مطلبی برای نوشتن ندارد یا اینکه به نوشته و عکسهای این و آن لینک می دهد یا در سفر است یا به قول خودش وبلاگش مثل message board است. حال من نفهمیدم که این شخص، چه جور اکتیویستی است؟
البته نظام اسلامی هم بد ش نمی آید که همه اکتیویستها اینطور باشند.
نظرات
اصلن مهم نیست که ما همدیگر را بشناسیم یا نه و اصلن لزومی هم ندارد
اما مسئله این است که ایرانی ها به صورتی الکی برای خودشان از چند نفر بت می سازند و بعد خودشان هم نمی فهمند چرا
مسئله من این است دوست عزیز
در ضمن از گمنامیت معلوم است که چند مرده حلاجی!
زیاد هم به خودت سخت نگیر گمنام عزیز
چائو
مرگ بر آمريكا، مرگ بر انگليس، مرگ بر دانمارك، مرگ بر همهي دنيا غير از فلسطين و لبنان و عربستان و سوريه و ونزوئلا
مرگ بر جايزهي نوبل... مرگ بر سوئد...
حق مسلم ماست، انرژي هستهيي
آقا كي گفته ما بمب اتمي ميخوايم؟ ما ميخوايم برق درست كنيم... ما استفادهي صلحآميز از بمب اتم را حق مسلم مردم ايران ميدانيم... اگر ما بزنيم اسراييل را با خاك يكسان كنيم، اگر ما ذرهيي از خاك دشمنپرور ايلات (نه ايالات!!) متحده را باقي نگذاريم، اين كار در جهت صلح است و دولت كريمه خوشحال ميشود و درود بر رزمندگان گمنام و انرژي هستهيي حق مسلم ماست، مرگ بر منافق، مرگ بر كوردلان مزدور.
ما ميخواهيم كشاورزي كنيم با هستهيي. ميخواهيم هستهي آلبالو بكاريم... مرگ بر منافقين و صدام... درود بر انرژي هستهيي...
در ضمن اين بحث ساعت هم در جهت خودكفايي بود. ما در گندم خودكفا شديم، بايد در ساعت هم خودكفا بشويم. كاري كنيم كه كف دنيا ببرد و دهان آن كوردلان ناخن خشك و بي حيا ده متر باز بماند كه ما چه دولت مكتبي و خدمتگذاري داريم. به قول بانك كشاورزي، ما هرچه قدر به شما خدمت كنيم، كم است. ما جانمان در ميرود براي خدمت به شما... ميگي نه، نگاه كن: آخ، فرت! من مردم!
موفق باشید.
ارسال یک نظر