نامه بلاگرها خطاب به مردم!
روشنفکران، اندیشمندان، شاعران، نویسندگان، روزنامهنگاران، بلاگرها و گروههای سیاسی مسئولند و باید راهی برای نجات کشور از وضعیت فرسایشی موجود پیدا کنند. نوشتن نامه، امضا کردن طومار، گذاشتن لوگو و اینگونه کارهای دفاعی همواره توأم با خستگی و فرسودگی و تلف کردن انرژی است. چنین کارهایی را ادامه میدهیم اما معتقدیم که روند مبارزه اینک شیوهی دیگری را میطلبد.
بیست و شش سال گذشت و ما مدام داریم دفاع میکنیم که آدمی را از دست ندهیم. جمهوری اسلامی همه را به بازی گرفته، و همه مشغول این مبارزهاند که یک روزنامهنگار کشته نشود، یک وکیل به اتهام جاسوسی در زندان نپوسد، یک زن سنگسار نگردد، و این بازی تمامی ندارد. بیست و شش سال است که آدمها به جرم جنگ مسلحانه، بابیگری، جاسوسی، زنا، اهانت به اسلام، ایجاد تشویش اذهان عمومی، اهانت به رهبری، و هزاران جرم اینچنینی آزار میبینند و یا کشته میشوند، و ما قبل یا پس از حادثه واکنش نشان میدهیم.
روشهای دفاعی نتیجه نمیدهد. ما ایمان و اعتقادمان بر این است که باید از جسدبازی فاصله بگیریم، باید از کابوس آنها رویا بسازیم. ما میتوانیم با طرح موضوع و ایجاد فکر آنها را به موضع دفاعی و سلبی بکشانیم. ما فرهنگ و خبر و هنر تولید میکنیم، آنها اگر میتوانند هزینه کنند و جلو آن را بگیرند.
میدانیم که نمیتوانند. ما با آخرین تکنیکها، با تمام امکانات رسانههای جهانی از در و دیوار به درون خانهمان، ایران راه پیدا میکنیم تا جنگیرها بفهمند که جامعه نیازمند رهاییست، که حق انسان اعدام و سنگسار و آویختن و شکنجه و شلاق نیست، که شأن انسان آزادی و برابری و عدالت اجتماعی است.
اگر کسی فکر میکند سید علی خامنهای خداست و شاهرودی و مرتضوی برایش کار عزراییل را انجام میدهند و فقهای شورای نگهبان هم نگهبانان جهنم او هستند، خواهند دانست که یکبار زندگی میکنند، خواهند دانست که فریب این متقلبان خدازده را نخواهند خورد.
نگاه کنید به مجلس مملکت، به رییس جمهورش که بناست کشور را بر پایهی استخاره اداره کند، نگاه کنید به هجوم چهار پنج سایت و وبلاگ تروریستی که آنها ادارهاش میکنند! باور کنید از وحشت به این زوزه کشیدن روی آوردهاند. در اندازه های ایران و توان روشنفکرانش نیستند. از ترس و وحشت روزنامهنگاران و روشنفکران و دانشجویان را در زندان سرکوب میکنند که ادای قدرت را دربیاورند. هر صدای معترضی را خاموش میکنند، اما نمیدانند که صدای اعتراض از خانهی خودشان، از فرزندشان، از نزدیکترین فردشان در سینه مانده است. از ترس آدم میکشند و ناگاه میبینیم جسد چهرهای برجسته در کوچه و بازار پیدا میشود.
آی آدمهای مسلمان، چپ، کمونیست، سلطنتطلب، کافر، بهایی، ارمنی، یهودی، زرتشتی، پیروان ادیان مختلف ... آهای ایرانی! نجات کشور در حرکت است و شرایط آن امروز فراهم شده.
ما امضاکنندگان این نامه معتقدیم که با ایجاد امید در مردم از این حالت انفعال و دفاعی خارج شویم و در گامهای نخست در حمایت از مردم زجردیدهی کردستان به یاریشان بشتابیم. آزادی بیقید و شرط زندانیان سیاسی حق ماست، و با یورش به تمامی احساس خبری، آنها را از تاریکخانهها بیرون میآوریم.
ایران کشور ماست، و آزاد کردنش هزینه دارد. با تمام وجود برای آزادی ایران تلاش میکنیم، و با ایجاد کار فرهنگی و خبررسانی بهموقع و افشای نکبت، به زندگی نور میتابانیم.
ایران نیازمند رهایی است، و ما ایرانیها نیازمند هماهنگی و یکپارچگی و فکرهای نو هستیم. حرکت را پرقدرت آغاز میکنیم.
نظرات
ارسال یک نظر