مدتی است باز سگ سیاه درونم، دارد روحم را می جَوَد، گوشه ای در آن اعماق، کز کرده و ذره ذره می خراشدم، زوزه می کشِد و رویایم را می دَرَد، گاهی آواز می خواند، گاهی هم می خندد!- آنروز یادت هست؟- کدام روز؟- می دونستم!- باز خر شدی؟
نظرات
ارسال یک نظر