مرگ خواهد آمد و با چشمان تو خواهد نگریست
...
چزاره پاوزه


گوشه ای ایستاده بود و با چشمانی رنگ باخته از هجوم ترس، تنهایی اش را می نگریست. چه عکس زیبایی است این کار خانم Deborah Turbeville عکاس آمریکایی! هر وقت که بخواهم عکسهایی شاعرانه ببینم، در سکوت، کتاب " استودیو سن پترزبورگ " را ورق می زنم، این کتاب را در گوشه ای از یک کتابفروشی و با قیمتی مناسب تهیه کردم، جالب اینجاست که کسی کتابی به این باارزشی را حتی نگاه هم نمی کرد، گوشه ای کز کرده بود و خاک می خورد، فکر می کنم مردم بیشتر به کتابهای بازاری علاقه دارند (در کل هنر بازاری)، مردم همه جای دنیا یکجورند و فقط یونیفورمشان فرق می کند، گویی فرق ویوالدی و فیفتی سنت را نمی دانند، البته بیشتر دومی را ترجیح می دهند. اما بگذریم! اگر دوست دارید که فضای واقعی فرهنگ روسی را در تصویر ببینید، حتمن این کتاب را تهیه کنید، جالب اینجاست که در کنار هر عکسی نوشته ای هم از یک نویسنده ی روسی هست، از داستایوفسکی گرفته و پوشکین تا اخماتوا و ...
تصاویر این کتاب منرا به یاد تارکوفسکی انداخت، کارگردان مورد علاقه ی من، هنرمندی که هنر سینما دیگر تکرارش نخواهد کرد، یاد فیلم آینه افتادم با آن شروع قدرتمندش.( البته ناگفته نماند که زبان سینمایی کیارستمی را هم خیلی دوست دارم )

قسمتی از موسیقی بی نظیر فیلم "سفید " کیشلوفسکی

نظرات

‏ناشناس گفت…
سلام! اینجا یه حورایی مطالبش با من هماهنگه لذت می برم! شاد باشی! من به روزم
‏ناشناس گفت…
سلام ..موسیقی زیبایی بود .

پست‌های پرطرفدار